homicide
/ˈhɑːməˌsaɪd/

معنی

قتل، ادمکشی
سایر معانی: آدمکشی، قتل نفس
[بهداشت] آدمکشی

دیکشنری

قتل
اسم
murder, killing, assassination, homicide, thuggery, foul playقتل
murder, manslaughter, thuggery, foul play, homicide, thuggeeادمکشی

ترجمه آنلاین

قتل

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.