(مطبوعات) سردبیر، سرویراگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مالک ـ مدیر کشتی [حملونقل دریایی] یکی از شریکهای کشتی که از طرف دیگر شرکا تمامی اختیارات به او تفویض شده است و تمامی امور کشتی از قبیل تحویل کالا و دریافت اجاره و انتخاب نم ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(روزنامه و بنگاه نشریاتی و غیره) سر ویراستار، سرویرایشگر، سردبیر ارشد
عملیاتی سایر معانی: عامل [حسابداری] عملیاتی [عمران و معماری] کارکرد [برق و الکترونیک] عملکرد، کار [ریاضیات] عملکرد، عامل
تنظیمی سایر معانی: تنظیمی
برنامهریزی و سازماندهی و هدایت و واپایش فرایند نوآوری از بروز اندیشۀ خلاق آغازین تا ارزشافزایی و رسیدن به محصول نهایی [مدیریت فنّاوری] ...