اب ته کشتی، شکم بشکه، هر چیز زننده و متعفن، تراوش کردن، رخنه پیدا کردن سایر معانی: خمیدگی یا انحنای بشکه، خمیدگی یا انحنای دیواره ی تحتانی کشتی، خن، کوژی ته کشتی، (گاهی به صورت جمع) پایین تر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی