مخزن [مهندسی نقشهبرداری] بخشی از دوربین هوایی که فیلم را نگه میدارد و سازوکاری برای حرکت روبهجلوی فیلم دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
[سینما] محفظه فیلمدان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] فیلم در خارج دوربین
[نساجی] ماشیین بافندگی اتوماتیک
[سینما] فیلمدان دو محفظه
[کامپیوتر] مجله الکترونیکی .
مجلۀ داخلی [روابطعمومی و تبلیغات بازرگانی] مجلهای که یک سازمان برای کارکنان خود منتشر میکند و حاوی اخبار و گزارشهای مربوط به سازمان و حوزۀ فعالیت آن است ...
مجله ی کوچک (دارای تیراژ کم و معمولا وابسته به رشته هنری بخصوص به ویژه شعر)
فصل، کتاب، دفتر، سفر، فصل یاقسمتی از کتاب، رزرو کردن، در کتاب یادفتر ثبت کردن، توقیف کردن سایر معانی: (در کتاب های بزرگ) بخشی که خود چند فصل دارد، دستک، دفتر روزانه، موضوع یا مطلب به خصوصی، ...
کاتالوگ، کتاب فهرست، فهرست نامه، فهرست مدون، فهرست کردن سایر معانی: فهرست [حسابداری] کاتالوگ [نساجی] کاتالوگ - دفترچه راهنما
(امریکا - شرکت ها و موسسات و غیره) نشریه ی داخلی، بولتن اداری، مجله یا نشریه ای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
دفتر روزنامه، روزنامه، دفتر وقایع روزانه سایر معانی: دفتر رویدادهای روزانه، دفتر یادآوردها، دفترچه ی خاطرات (روزانه)، نشریه (روزانه یا هفتگی یا ماهانه و غیره)، مجله، هفته نامه، ماهنامه، (در ...