نمودار به چشم، درشت نمود سایر معانی: (دیدپذیر با چشم غیرمسلح) درشت بینی (macroscopical هم می گویند) (در برابر: ذره بینی microscopic)، مریی قابل رویت بدون میکروسکپ و غیره که کلمه مخالف ان mic ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] مقیاس توده ای
دیدنی، قابل دید سایر معانی: دیدنی، قابل دید
شاخهای از کالبدشناسی که ساختارهای مختلف بدن را با چشم غیرمسلح مطالعه میکند [علوم تشریحی]
واژههای مصوب فرهنگستان