پزشک هوایی [حملونقل هوایی] پزشکی که متخصص طب هوایی است و وظیفۀ اصلی او انجام معاینات و مراقبتهای پزشکی از خدمۀ پروازی در روی زمین است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مدت پرواز [حملونقل هوایی] فاصلۀ زمانی بین حرکت هواگَرد با نیروی موتور و توقف آن پس از نشست
دستگاه آموزش پرواز [حملونقل هوایی] هر افزارۀ آموزشی که شرایط مشخصی از پرواز را شبیهسازی میکند
[عمران و معماری] دید پرواز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نور افکن، نورافشانی کردن سایر معانی: شب افروز، پرتو نورافکن، پرتوه [عمران و معماری] پروژکتور - نورافکن [سینما] لامپ فلاد - منبع فلاد - نورپخش - نور پراکنده [مهندسی گاز] نورافکن، نورافشانی کر ...
[سینما] نورفلوئورسنت [برق و الکترونیک] نور فلورسنت
[سینما] چراغ چند لامپی
(تئاتر ـ چراغ های جلو و کف صحنه) پاچراغ، ردیف چراه های جلو صحنه نمایش ومانند ان
آذرخش چنگالی [علوم جَوّ] شکل معمول تخلیۀ الکتریکی اَبربهزمین که همیشه قابل رؤیت است
تونل پروازآزاد [حملونقل هوایی] تونل بادی که در آن حالت پرواز آزاد را بر روی مدل هواگَرد شبیهسازی میکنند
چراغ جلوی شکلآزاد [قطعات و اجزای خودرو] چراغ جلویی که شکل هندسی منظمی ندارد
گاز سوز، شعله گاز، چراغ گاز، روشنایی گاز سایر معانی: گازی، وابسته به زمانی که چراغ گاز مرسوم بود، نور (ناشی از شعله ی گاز)، اجاق گاز، مخرج گاز، چراه گاز