floodlight
معنی
نور افکن، نورافشانی کردن
سایر معانی: شب افروز، پرتو نورافکن، پرتوه
[عمران و معماری] پروژکتور - نورافکن
[سینما] لامپ فلاد - منبع فلاد - نورپخش - نور پراکنده
[مهندسی گاز] نورافکن، نورافشانی کردن
سایر معانی: شب افروز، پرتو نورافکن، پرتوه
[عمران و معماری] پروژکتور - نورافکن
[سینما] لامپ فلاد - منبع فلاد - نورپخش - نور پراکنده
[مهندسی گاز] نورافکن، نورافشانی کردن
دیکشنری
چراغ سبز
اسم
spotlight, floodlight, searchlightنور افکن
فعل
floodlightنورافشانی کردن
ترجمه آنلاین
نورافکن