انحراف، میل، تمایل، طبع، کجی، علاقه شدید به چیزی، تمایلات، متکی سایر معانی: خم شدگی، کج شدگی، لمیدگی، گرایش، تکیه، درجمع تمایلات [عمران و معماری] مایل شدن - یکبر شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برج کج پیزا (در کشور ایتالیا)
تمیزکاری سایشی [خوردگی] ← تمیزکاری پاششی
واژههای مصوب فرهنگستان
[مهندسی گاز] شستشوبااسید
تمیزکاری آندی [خوردگی] نوعی تمیزکاری برقکافتی که در آن قطعۀ موردنظر آند واقع میشود
پاکسازی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] بخشی از عملیات پرورش جنگل برای از بین بردن گیاهان مزاحمِ نهالهای جنگلی در مرحلۀ خال که سبب تقویت نهالها میشود|||متـ . ...
درجاپاکسازی [علوم و فنّاوری غذا] فرایند شستوشویی که در آن تجهیزات در محل و همراه با واپایش رایانهای شسته میشوند
[نفت] توپک تمیزکاری
خشک شویی [نساجی] خشک شویی - شستشوی کالاهای نساجی توسط پودر شوینده
[نساجی] ماده پاک کننده خشک شویی
خوشهچین سایر معانی: خوشه چینی، ریزه چینی، باقی، مانده درو، ریزه خوری
نظافت در منزل، خانه تکانی، بررسی به منظور حذف زواید