بندی، بنددار، شبکه دار، مشبک، یراق دار، گلابتون دار، خطدار، راه راه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: sparta
جنده
راستگرد خروج [حملونقل درونشهری] در تقاطعهای جدید، راهی مجزا در کنار راه اصلی که امکان تردد خودروهایی را که قصد گردش به راست دارند، بدون مزاحمت برای دیگر خودروها فراهم می&zw ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] سنگریز دستچینی
[کامپیوتر] پوییدن در هم بافته .
[سینما] روش سه فیلمی MGM [برای نمایش از پشت به شیوه پرده عریض ]
[عمران و معماری] بتن با سنگدانه از پیش آکنده - بتن بادانه های از پیش چیده شده [زمین شناسی] بتن پیش آکنده - برای بتن ریزی قطعات ویژه، نظیر برخی محفظه های پیلهای هسته ای یا فضاهایی که ریختن، ج ...
محدود، با تور محکم بسته، کرست بسته، شکمبند دار، در فشار سایر معانی: straitlaced باتور محکم بسته شده، منحصر، رجوع شود به: strait-laced
محدود، با تور محکم بسته، کرست بسته، شکمبند دار، در فشار سایر معانی: straightlaced باتور محکم بسته شده، منحصر، دارای نوارهای تنگ (مانند شکم بند یا کرست)
[ریاضیات] x جایگزین y شده است
مستقر، مبنی، متکی سایر معانی: مبنیbased _(فر خوراکپزی یا دستگاه حرارت مرکزی) اجاق زیرسوز، پسوند:، برمبنای، دارای [paper-based material ماده ای که بخش اصلی آن از کاغذ است ]، [a milk-based dri ...