جلد، کتاب، کت، ژاکت، نیمتنه، پوشه، در پوشه گذاردن، پوشاندن، جلد کردن سایر معانی: (نظامی) فرنج، (از ریشه ی عربی)، پوشش برونی، پوشنه، رو پوش، رویه، روی گیر، پوشینه، روکش کتاب (dust jacket هم م ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(دندان پزشکی: روکش دندان به رنگ خود دندان) روکش سفید، روکش عاجی
[نفت] تیربندی زیر سازه
(انگلیس) سیب زمینی پخته با پوست
[نفت] سازه ی زیر سازه دار
(گیاه شناسی) بلوط آبی (quercus incana - بومی جنوب ایالات متحده)، ملوان وظیفه، سرباز وظیفه ی نیروی دریایی، سربازنیروی دریایی
جامه چوب پنبه ای که دم رادرروی ب شناورمیسازد
[نساجی] کت نیم تنه جلوباز
نیم تنه ی ایتون (کت سیاه با یقه ی پهن که شاگردان مدرسه ی ایتون می پوشند)، نیم تنه کوتاه پسرانه
[نفت] کلک شناور
[عمران و معماری] پوشش شنی - ژاکت شنی [زمین شناسی] پوشش شنی، ژاکت شنی
کپنک، جامه کلفت پشمی که ملوانان در سرما می پوشند