معنی

جلد، کتاب، کت، ژاکت، نیمتنه، پوشه، در پوشه گذاردن، پوشاندن، جلد کردن
سایر معانی: (نظامی) فرنج، (از ریشه ی عربی)، پوشش برونی، پوشنه، رو پوش، رویه، روی گیر، پوشینه، روکش کتاب (dust jacket هم می گویند)، جلد صفحه ی گرامافون، (فشنگ) غلاف (که پس از تیر اندازی می شود: پوکه)، پوسته، (روکش و عایق لوله ی آب گرم و دیگ بخار) لوله پوش، دیگ پوش، (سیب زمینی و غیره) پوست، پاکت بزرگ، جلد پرونده، با کت پوشاندن، کت به تن کردن، (با عایق یا پوشنه و غیره) پوشاندن، پوشش دار کردن، روکش دار کردن
[خودرو] جداره خارجی در ظروف دو جداره
[کامپیوتر] جلد، ژاکت . - جلد ،پوشش - محفظه ای پلاستیکی که یک فلاپی دیسک را نگه می دارد .دیسک نمی تواند از این محفظه برداشته شود .
[برق و الکترونیک] روکش پوشش پلاستیکی، لاستیکی و امثال آن به منظور حفاظت مکانیکی قسمتهای عایق، هسته و با غلاف کامل .
[مهندسی گاز] پوشش، پوشاندن، پوشنده
[زمین شناسی] پوشش، روپوش (لوله، منبع)
[نساجی] ژاکت - پوشش ( دیگ بخار ) - گرماگیر- پوشینه
[نفت] پوشش - زیر سازه
[پلیمر] روکش

دیکشنری

ژاکت
اسم
jacket, sweater, coat, windbreaker, coateeژاکت
coat, jacketکت
cover, volume, skin, case, copy, jacketجلد
jacket, coatنیمتنه
folder, wrapper, covering, jacket, membraneپوشه
book, volume, jacketکتاب
فعل
bind, case, cover, jacketجلد کردن
cover, mask, conceal, coat, veil, jacketپوشاندن
jacketدر پوشه گذاردن

ترجمه آنلاین

ژاکت

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.