موجد، جاعل، مخترع سایر معانی: مبدع، نوآفرین، تازه اندیش [ریاضیات] جاعل، مخترع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آماربرداری [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ← دارشماری
واژههای مصوب فرهنگستان
سیاهه، صورت کالا، فهرست، فهرست موجودی، فهرست اموال، دفتر دارایی سایر معانی: (بازرگانی و سوداگری) فهرست موجودی، سیاهه ی اموال، موجودی انبار، موجودی کالا (به ویژه فهرست اموال که هر ساله تهیه م ...
[حسابداری] دوره تدارک کالا
وام تامین موجودی
[حسابداری] نابابی موجودی کالا
[حسابداری] قیمت گذاری موجودی کالا
[ریاضیات] مسأله ی انبارداری
[حسابداری] مدارک موجودیها
[حسابداری] برگ شمارش موجودی
[آمار] نظریه موجودی کالا
[حقوق] صورت برداری کردن، سیاهه برداری کردن