بخاک سپردن، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن سایر معانی: (خاکستر شخص مرده را) در کوزه ریختن، در بستو ریختن، در ظرف نگاه داشتن بازگشت شود به urn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دفن کردن، زیر خاک کردن، مقبره ساختن سایر معانی: در گور گذاشتن، خاک کردن
دفن کردن، بخاک سپردن، در خاک نهادن سایر معانی: (جسد) در خاک کردن، به خاک سپردن
دفن، تدفین، بخاک سپاری، ایین تدفین سایر معانی: به خاکسپاری، خاکسپاری