لبریز، مماس با سطح اب، سرگردان بر روی امواج دریا سایر معانی: شناور (بر روی آب)، غوطه ور، سیل زده، آب گرفته، (مجازی) پر از، مملو، کمی بالاتر از سطح آب (به طوری که امواج و مد دریا از روی آن رد ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی