نابردباری غذایی [تغذیه] واکنش نامطلوب غیرایمنی به یک غذای خاص
واژههای مصوب فرهنگستان
نابردباری فروکتوزی [تغذیه] واکنش نامطلوب غیرایمنی به فروکتوز
نابردباری لاکتوزی اولیه [تغذیه] ناتوانی در هضم کامل قند موجود در شیر و لبنیات که بدون اثرپذیری از عوامل القایی در فرد ایجاد شده باشد
تعصب، کوته فکری، خرافات پرستی سایر معانی: افراطی گری، جزمی بودن، تند روی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی حوصلگی، بی صبری، بی تابی، بی طاقتی سایر معانی: ناشکیبی، ناشکیبایی، نابردباری، بی قراری، اشتیاق
تندی، سختی، خشونت، سخت گیری، ظلم، دقت زیاد سایر معانی: شدت، ستهمی، صلابت، فرسختی، جور، سرکوبگری، گرما یا سرمای شدید، دقت، نازک بینی، سفتی، سختناکی (به ویژه سختناکی بافت ها یا اندام بدن)، رجو ...
آزمونی برای سنجش واکنش نامطلوب غیرایمنی بدن به یک غذای خاص [تغذیه]
آزمونی برای سنجش واکنش نامطلوب غیرایمنی بدن به لاکتوز [تغذیه]
واکنش نامطلوب غیرایمنی به فروکتوز [تغذیه]