ریزش، القاء، تزریق، رنگرزی، صباغی سایر معانی: (آیین عشای ربانی) فروبردن نان در شراب (و خوردن آن - به جای خوردن نان و شراب به طور جداگانه) [نساجی] رنگرزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ امیزی سایر معانی: (ماده ی) رنگی، رنگ، رنگدانه، رنگیزه، آب و رنگ، رنگ طبیعی هرچیز، رنگ آمیزی، رنگ زنی، روش رنگ آمیزی، رنگ آرایی، رنگ پردازی، رنگ پوست، چرده، ظاهر ساختگی، وانمود [نساجی] رن ...
عشاربانی، شام خداوند سایر معانی: شام واپسین (آخرین شامی که عیسی با حواریون خود صرف کرد)، شام واپسین یعنی شامی که عیسی قبل ازدستگیری ومصلوب شدنش باحواریون خود صرف نمود