ضربان میانفزوده [پزشکی] انقباضی که بین دو ضربان بهنجار رخ میدهد بیآنکه ضربآهنگ سینوسی را تغییر دهد
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] نمونه برداری به روش واسطه یابی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مداخله کردن، بطور معترضه گفتن، در میان اوردن، در میان انداختن، در میان امدن سایر معانی: (لابلای حرف ها) گفتن، (به عنوان جمله ی معترضه) ذکر کردن، (موضوع یا حرفی را) پیش کشیدن، گریز زدن، (حرف ...