مبادله، باهم عوض کردن، تبادل کردن، متناوب ساختن، تغییر دادن، مبادله کردن سایر معانی: داد و گرفت، پایاپایی، معاوضه کردن، عوض و بدل کردن، (جای دو چیز را با هم عوض کردن) گهولیدن، متناوب کردن، ی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] طراحی تقاطع غیر همسطح - طرح تقاطع غیر همسطح
[برق و الکترونیک] رمز استاندارد امریکایی برای تبادل اطلاعات ( اسکی) رمز استانداردی برای نمایش نویسه ها که دارای هفت خط ( بیت)است و خط هشتم برای توازن بیتی استفاده می شود . این رمز برای ساده ...
مسیر تبادل تجمعی [شیمی] مسیر آن دسته از واکنشهای جانشینی که در آنها سرعت واکنش تحت تأثیر ماهیت لیگاند ورودی قرار میگیرد، ولی بسیاری از مولکولهای واسط مشاهده نمیشوند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[خاک شناسی] مبادله زیستی [آب و خاک] تبدیل حیاتی
[صنعت] تبادل داده ها
[عمران و معماری] تقاطع شبدری غیر مسطح
تقاطع ناهمسطح لوزی [حملونقل درونشهری - جادهای] تقاطع ناهمسطحی که دارای چهارشاخه و راهگَردهای یکطرفه در هر شاخه باشد ...
[عمران و معماری] روگذر لوزی - روگذر نیمه شبدری - زیر گذر لوزی - زیر گذر نیمه شبدری
[ریاضیات] تعویض دوگانه، دو بار تعویض
[شیمی] تبادل استری [نساجی] تبادل استری
[عمران و معماری] تقاطع چند سطحی