غیر عملی، بیهوده، اجراء نشدنی سایر معانی: نشدنی، غیرقابل استفاده، کارنابردی، (نادر) نافرمان، (آدم) ناتو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکست ناپذیر، مغلوب نشدنی سایر معانی: مغلوب نکردنی، سخت، استوار