عایق، جدا کننده، مقره، عایق کننده، بنداور سایر معانی: نارسان [شیمی] نارسانا [سینما] عایق [عمران و معماری] عایق کردن - نارسانا [برق و الکترونیک] عایق [مهندسی گاز] عایق [نساجی] نارسانا- عایق [ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] عایق پایه یک عایق پرکار و مقاوم که وزن دیرک آنتن را تحمل می کند و آ را از زمین یا سایر سطوح عایق می کند .
[برق و الکترونیک] عایق تک سیم عایقی سرامیکی لوله ای با سوراخ محوری که تک سیم رابط بین آنتن و فرستنده را از خود عبور می دهد. عایق در سوراخ تعبیه شده در بدنه یا قفسه ی فرستنده به روش پرسی جا د ...
عایق شمع [قطعات و اجزای خودرو] قطعهای سرامیکی معمولا از جنس آلومینا (A1203) که مانع از تخلیۀ الکتریکی بین الکترود مرکزی و پوستۀ بیرونی شمع میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] عایق بالا نگهدار عایقی که رسانا را در فاصله امنی از سطحی که عایق روی آن نصب شده است . نگه می دارد .
عایق ریل سوم [حملونقل ریلی] قطعهای نارسانا که مجموعۀ ریل سوم و زین آن را در جای خود نگه میدارد و از انتقال برق به خط جلوگیری میکند ...
هریک از توالیهای دِنا که به پروتئینهای ویژه متصل میشوند و مرز نواحی فعال و غیرفعال را مشخص میکنند|||متـ . عنصر مرزبند boundary element||| عایق فامینهای chromat ...