[حقوق] طرح کردن دعوی، اقامه کردن دعوی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] موسسه تایید متخصص
[کامپیوتر] انجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
[برق و الکترونیک] انجمن وفاداری بالا ( آی اچ اف ) سازمانی که به منظور توسعه ی مشخصات عملکردی تقویت کننده های شنیداری، تنظیمگرهای ( اف ام ) و سایر تجهیزات با وفاداری بالا تاسیس شد .
[حسابداری] انستیتو حسابداران مدیریت
[نساجی] اداره استاندارد انگلستان
[کامپیوتر] موسسه چارلز بابیج .
[زمین شناسی] انجمن هیدرولیک
[صنعت] انجمن مهندسی صنایع ایران
پرسیدن، خواستن، سوال کردن، جویا شدن، طلب کردن، طلبیدن، دعوت کردن، پرسش کردن، خبر گرفتن، خواهش کردن، برای چیزی بی تاب شدن سایر معانی: استعلام کردن، درخواست کردن، رو انداختن، استدعا کردن، (قیم ...
شروع کردن، اغاز کردن، اغاز نهادن، اغاز شدن، پرداختن سایر معانی: عضو یکی از انجمن های اخوت در آلمان، هلند و بلژیک در قرن سیزدهم میلادی، آغازیدن، آغاز کردن یا شدن، شروع کردن یا شدن، به وجود آم ...
ریخته گری، مکتشف، بنیاد نهادن، ذوب کردن، قالب ریزی کردن، تشکیل دادن، تاسیس کردن، بر پا کردن، پایه زدن، ریختن، قالب کردن، ساختن، ساختمان کردن سایر معانی: زمان گذشته و اسم مفعول فعل: find، پی ...