نا امنی، تزلزل سایر معانی: سستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عدم اعتماد به نفس، کمرویی، ترس بیم از خود سایر معانی: ناخوداستواری
نا معلومی، شک و تردید، عدمتحقق، نا امنی، ناپایداری زندگی سایر معانی: شک، تردید، عدم اطمینان، نامطمئن بودن
مخاطره، خطر، مسئله بغرنج، گرفتاری حقوقی سایر معانی: سیج، ورطه
دچاری به نرمی استخوان، لغزندگی، سستی، شکنندگی
در حال تعلیق، اندروایی، اویزانی سایر معانی: بلاتکلیفی، پا در هوایی، نامعلومی، انتظار، هیجان، شورمندی، انگیختگی، شورانگیزی، دلهره، دلواپسی، نگرانی، تعلیق، آویزش، آگیش، وقفه، سلب، معلق، مردد [ ...
دسترسی محدود یا نبود دسترسی به غذای مناسب از راههای متعارف اجتماعی [تغذیه]
واژههای مصوب فرهنگستان