عفونت [علوم سلامت] تهاجم و تکثیر ریزاندامگانهای بیماریزا در بافتهای بدن که ممکن است به بیماری منجر شود
واژههای مصوب فرهنگستان
سرایت، گند، عفونت، سرایت مرض، مریض کن سایر معانی: آلودگی، پلشتی، آلوده شدگی، ابتلا، دچاری، واگیری، بیماری عفونی، گندش، گندزدگی، چرک کردگی، شوخگنی، ریمناکی، اثر، هنایش، نفوذ، اثر گذاری، هر چی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوره نهفتگی
(پزشکی) عفونت ناشی از خودسازواره یا اندام (مثلا از باکتری هایی که از قبل موجود ولی نافعال بوده اند)، خودگند زدگی، خود عفونت
گَندزدایی [مهندسی محیط زیست و انرژی] فرایند از بین بردن یا غیرفعال کردن ریزاندامگانهای بیماریزا در آب یا فاضلاب
ضد عفونی، گند زدایی سایر معانی: گندزدایی، ضد عفونی [علوم دامی] پلشت بری، ضد عفونی . [عمران و معماری] گندزدایی [بهداشت] گندزدایی
(پزشکی) عفونت کانونی
عفونت غذایی [علوم و فنّاوری غذا] نوعی بیماری که براثر خوردن مواد غذایی آلوده به میکربهای بیماریزا ایجاد میشود
عفونت نهان ویروسی [زیستشناسی - میکربشناسی] عفونتی که در آن تا زمان فعال شدن ویروس، ذرات ویروس عفونی قابل تشخیص نیستند
[بهداشت] وضعیت تغذیه
عفونت عودکنندۀ ویروسی [زیستشناسی - میکربشناسی] عفونتی که در آن ویروس نهفته مجددا تحت شرایط خاص فعال میشود
عفونت ثانویه [علوم دارویی] عفونتی جدید که به عفونت موجود اضافه میشود