جبر، سکون، قوه جبری، ناکاری سایر معانی: (فیزیک: تمایل ماده به حفظ وضع حرکتی خود یعنی ماده ی ساکن می خواهد ساکن بماند و ماده ی در حرکت می خواهد در همان جهت قبلی حرکت کند مگر آنکه تحت تاءثیر ن ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] کوپل اینرسی
بیضیوار لَختی [فیزیک] سطحی فرضی که با گشتاور لَختی اصلی جسم چرخان تعیین میشود و نسبت به جسم ثابت میماند|||متـ . بیضیوار پوانسو Poinsot ellipsoid||| بیضیو ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تانسور لَختی [فیزیک] گشتاورهای لَختی حول همۀ محورهای گذرنده از مرکز جرم جسم
[برق و الکترونیک] هدایت لختی - آسمانی سیستم هدایت لختی که موقعیت آن به صورت خودکار و لحظه ای توسط هدایت آسمانی بررسی می شود .
شارش لَختی [علوم جَوّ] شارش در نبود نیروهای بیرونی که در هواشناسی به شارش بدون اصطکاک در سطح زمینپتانسیلی (geopotential) در نبود شیوِ فشار گفته میشود ...
جِرم لَختی [فیزیک] جرمی که مرتبط با خاصیتی از جسم است که براثر آن، جسم در برابر تغییر سرعت مقاومت میکند
[عمران و معماری] ماتریس اینرسی
[برق و الکترونیک] ناوبری لختی کابربرد هدایت لختی برای ناوبری در هواپیما ها ف کشتیها، فضا پیماها و زیر دریاییها . ناوبری در این سیستم بر اساس بر آورد موقعیت و با توجه به محاسبات خودکار جهت ف ...
[برق و الکترونیک] فضای لختی چارچوب مرجعی که نسبت به ستارگان ثابت طراحی شده است .
[عمران و معماری] گشتاور اینرسی سطح
[عمران و معماری] ماندحرارتی