بزه بی اعتنائی به نشانها، جرم بی توجهی بعلائم la
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فراموشی، فراموشکاری سایر معانی: نسیان، غفلت
بی ملاحظگی، بی فکری، بی پروایی، تندی، بی احتیاطی
سهو، از نظر افتادگی، اشتباه نظری سایر معانی: سرپرستی، بررسی، نظارت، برنگری، بربینی، مباشرت، اشتباه، غفلت، عدم توجه، ندیدن
خیال، خیال اندیشی سایر معانی: خواب وخیال، وهم، خیال واهی، خیال خام