کمی، بی اهمیتی، بی معنی گری، ناچیزی، ناقابلی سایر معانی: insignificancy ناچیزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نا مربوطی، بی ربطی، نا مناسبی سایر معانی: irrelevancy بی ربطی