فردویژگی [روانشناسی] ویژگی غیرطبیعی فرد در پاسخ به دارویی خاص
واژههای مصوب فرهنگستان
فردویژگی [علوم دارویی] ویژگی غیرطبیعی فرد در پاسخ به دارویی خاص
ترکیب، جنبه، خط، خاصیت، چهره، خصیصه، خصوصیات، طرح صورت، ریخت، نمایان کردن، بطور برجسته نشان دادن سایر معانی: (در اصل) قیافه، شکل، نما، ظاهر، دیس، نمایه، اندام، (جمع) سیما، پک و پوز، وجنات (و ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضعف، نقطه ضعف، صعف اخلاقی، تیغه شمشیر سایر معانی: نقطه ی ضعف (در شخصیت و غیره)، کاستی کوچک، عیب جزئی
انحراف، نهاد، تمایل، عطف، خو، شیب، خمیدگی بجلو و پایین سایر معانی: سرازیری، سربالایی، کژینگی، شیبداری، (فکر و احساس) میل، گرایش، طبع، زاویه ی شیب، میزان شیب، تعظیم خفیف، سرفرودآوری، سیرت، طب ...
راه، رفتار، طرز عمل، عنوان، قسم، سیاق، فن، نوع، سبک، چگونگی، تربیت، ادب، روش، رسوم، طرز، طریقه، طریق، سان، طور، مسلک، سلیقه سایر معانی: روال، (طرز) رفتار، خو، عادت، لحن، هنجار، (جمع) سلوک، ر ...
اطوار و اخلاق شخصی، سبک بخصوص نویسنده سایر معانی: (ادبیات و هنر و سخن و رفتار) تصنع، خودنمایی، وانمودگری، (سخن و رفتار) ویژگی، عادت، ادا و اطوار [روانپزشکی] منریسم
جدایی، مجزایی