شیوۀ تولید [زبانشناسی] نحوۀ عبور هوا از مجرای آوایی هنگام تولید همخوانها
واژههای مصوب فرهنگستان
اطوار و اخلاق شخصی، سبک بخصوص نویسنده سایر معانی: (ادبیات و هنر و سخن و رفتار) تصنع، خودنمایی، وانمودگری، (سخن و رفتار) ویژگی، عادت، ادا و اطوار [روانپزشکی] منریسم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کسیکه بیک جور انشا یا شیوه خو گرفته است
تربیت، ادب
روانشناسى : اداب
بروس، بسیک، بتقلید، مطابق
همه جور، بسیار، همه گونه، همه قبیل، همه نوع
تصادفا، اتفاقا، 1- اصلا، به هیچ وجه 2- به هر صورت، به هر طریق
کمدی آداب [هنرهای نمایشی] نوعی کمدی استوار بر بذلهگویی و شوخیهای لفظی بسیار که معمولا مضمون آن به آدابورسوم اجتماعی مربوط میشود ...
(تئاتر) کمدی اجتماعی (نمایش کمدی که رفتار و پندار مردم پولدار و مدپرست را مورد طنز و استهزا قرار می دهد)
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.