بشر دوستی سایر معانی: انسان دوستی، نوع پرستی، مردم دوستی، فلسفه همنوع دوستی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بانی خیر، نیکوکار، ولینعمت، واقف، صاحب خیر سایر معانی: کریم (به ویژه کسی که در امور خیریه فعال است)، آدم خیر، بهمنش
سودمند، مفید، خیر، نیکو کار، منعم سایر معانی: سودبخش، نافع، نیکومنش، صاحب کرم
مهربانی، نرمی
وافر، سخی، روشن فکر، ازاده، زیاد، دارای سعه نظر، نظر بلند، جالب توجه، ازادی خواه، معتدل سایر معانی: وابسته به علوم انسانی، گشاده دست، سخاوتمند، دست و دل باز، دهشگر، فراوان، (تفسیر یا ترجمه) ...