[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pb2(UO2)3(AsO4)2(OH)4•3(H2O)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
hugely, adv•بسیار زیاد، خیلی خیلی، به طور عظیم
بزرگی، کلانی، تنومندی، بزرگی جثه، زیادی
بزرگ، کلان، تنومند
[نفت] مته ی مخروطی هیوز
[زمین شناسی] هوگونیوت مکان هندسی نقاطی که روابط انرژی – حجم – فشار یک جسم یا حالات آن را که محصول لرزش (تکان دادن) جسم مزبور، نسبت به حالت اولیه اش می باشد، تشریح می کنند. عنوان مزبور از نام ...
(گیاه شناسی)، علف خرس، زنگوله ای نخدار (انواع گیاهان جنس yucca و nolina از خانواده ی agave که برگ های دشنه مانند دارند)، سخت در آغوش گیری، (مثل خرس) دو دستی بغل کردن
خل، دیوانه
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca Fe3+(As+++O2)(As+++Sb+++O5)
ترور، قتل، ادمکشی سایر معانی: (از ریشه ی هندی) جنایت، تبهکاری، چاقوکشی، thuggery قتل
مثل ادمکش
چسبنده، چسبیده، چسبناک، چسبدار سایر معانی: هم چسب، دوسشی، ماده ی چسبناک [شیمی] 1- چسبنده، چسبناک، هم چسب، دوسشی 2- چسب، ماده ى چسبناک [سینما] مواد چسبی [عمران و معماری] ماده پیوندساز - ماده ...