برانگیختنی، قابل تحریک، قابل تهییج سایر معانی: تحریک پذیر، زود انگیز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بد اخلاق، مشتاق، بی تاب، بی حوصله، بی صبر، نا شکیبا سایر معانی: ناشکیب، عجول، نابردبار، بی طاقت، بی تحمل، بیقرار