پس‌بوم [ژئوفیزیک] پهنه‌ای در مرز یا درون کمربند کوه‌زایی و به دور از پیش‌بوم
واژه‌های مصوب فرهنگستان
پیش نمایی از آنچه قرار بود روی بدهد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca2AlF7•(H2O) - وجه تسمیه : از نام Carl Hintze (1851-1916)زمین شناس آلمانی
چیت
مانند پارچه ی چیت، چیت مانند، چیتی
با ایما و اشاره حالی کردن، کنایه وار گوشزد کردن
[کامپیوتر] مکینتاش دو
شینتو، مذهب ارواح پرستی در ژاپن سایر معانی: (مذهب عمده ی ژاپن) شینتو [کاراته] شینتو - آئین مذهبی ژاپنی
(امریکا - با the) جای دورافتاده، سولقان، جهنم دره، کوره دهات، پشت پسله، (عامیانه) جنگل، جای پردرخت، پشت پسله that university is located in the boondocks آن دانشگاه در جای دورافتادهای واقع شد ...
سیخ، سنجاق کراوات، شکل سیخ، برش، سوراخ کردن، نوشابه دراوردن، بسیخ کشیدن، تخلف کردن از، برای نخستین بار باز کردن، باز کردن یا مطرح نمودن سایر معانی: سوراخ کردن بشکه، مطرح کردن، به موضوعی (معم ...
مسکوک فلزی، پست، بی ارزش، کم ارزش، ارزان سایر معانی: (عامیانه) هر چیز ارزان و جلف، جواهر بدلی، جنس قلابی
دلالت کننده، در ضمن سایر معانی: اشاره ضمنی کننده