سبزیجات پختنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیاه، رستنی(ها)، رویش، نبات، گیاهان، زندگی گیاهی، نشو و نمای نباتی، نمویاهی [صنایع غذایی] زندگی گیاهی [زمین شناسی] پوشش گیاهی [کوه نوردی] گیاه