تراوش کردن، پنهان کردن، ترشح کردن سایر معانی: تراویدن، نهان داشتن، مخفی نگهداشتن، اختفا کردن، نهفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عوارضی برای ورود کشتیهای بازرگانی به بندرگاه براساس قوانین بندری [حملونقل دریایی]
واژههای مصوب فرهنگستان