مضر، موذی، پرگزند سایر معانی: آسیب آور، زیان بخش، پرزیان، گزایان، آسیب ناک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مزاحم، مصر، مبرم، سمج، مصدع، عاجز کننده، سماجتامیز سایر معانی: پافشار
مسخرگی، مجموعهرگبرگ های برگ، ساختمان دنده های هر چیز، راهها یا خطوط بر جسته، مجموعه تیریا دگل های کشتی سایر معانی: (پارچه و بافتنی) شیار، طرح کبریتی، (کشتی یا قایق) دنده، دنده بندی بدنه ...