شتاب، تسریع، ته نشینی، دست پاچگی، بارش، عجله سایر معانی: (برف و باران و غیره) بارندگی، ریزش، سرنگونی، سقوط، افتادن، شتاب زدگی، تعجیل، (شیمی) ته نشست، رسوب [شیمی] رسوب دادن، رسوب کردن [عمران ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی