(آمریکا - خودمانی) قرص آمفتامین که (به طور غیر مجاز) و به عنوان محرک مصرف شود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
طرفدارحفظ منابع طبیعی سایر معانی: (طرفدار حفظ محیط زیست) زیست بوم گرای، زیست بوم نیک دار
کاراموزی، تازه کار، مرحله تازه کاری سایر معانی: دوران نوآموزی، نوآموزی، تازه کاری، خامدستی، مبتدی، نوچه، noviciate مرحله تازه کاری