امتداد پذیر، بسط وتوسعه یافتنی سایر معانی: برون خیز، دراز کردنی، بیرون زدنی، بیرون کشاندنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشریه، جزء بجزء، ترتیبی، سریال، ردیفی، نوبتی، ردهای، پیاپی، دوری سایر معانی: رشته سان، پشت سر هم، مسلسل، زنجیروار، تسلسلی، (داستان یا فیلم یا نمایش تلویزیون و غیره) دنباله دار، چندگاهی، چندش ...
وراثتی، پی درپی