معنی

نشریه، جزء بجزء، ترتیبی، سریال، ردیفی، نوبتی، ردهای، پیاپی، دوری
سایر معانی: رشته سان، پشت سر هم، مسلسل، زنجیروار، تسلسلی، (داستان یا فیلم یا نمایش تلویزیون و غیره) دنباله دار، چندگاهی، چندشبه، چند بخشی، چندگانه، زنجیره، متعدد، بسمار، پرشمار، مکرر، بسایند، چندباره، فصلنامه، ماهنامه، نشریه ی گهگاهی
[سینما] سریال
[کامپیوتر] سری - روش انتقال داده به صورت یک بیت در هر لحظه و از درون یک سیم . انتقال سری، روش معمولی اتصال کامپیوترها به دستگاههای مودم است و عمدتاً برای اتصال ریزکامپیوترها به چاپگرهای کند به کار می رود. نگاه کنید به RS-232 ; baud بر خلاف parallel. - نوبتی ؛ ترتیبی ؛ سری
[برق و الکترونیک] سریال واژه ای برای اشاره به ارسال، ذخیره کردن یا عملیات منطقی روی بخشهایی از لغت در کامپیوتر دیجیتال و استفاده از امکانات مشابه برای قسمتهای متوالی . - پیاپی
[ریاضیات] پیاپی

دیکشنری

سریال
اسم
publication, issue, leaflet, review, serial, tractنشریه
صفت
serialسریال
consecutive, successive, serialپیاپی
intermittent, serial, periodic, alternative, periodicalنوبتی
serialردیفی
sequential, ordinal, serialترتیبی
periodic, serialدوری
classic, classical, serialردهای
serial, letter-perfectجزء بجزء

ترجمه آنلاین

سریال

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.