خدا، خدایی، الوهیت، الهیات، خداوند، لا هوت سایر معانی: ربانیت، ربوبیت، الاهه، الهه، دارگونه، رب النوع، یزدان شناسی، نیروی الهی، الهام یزدانی، محسنات خداداده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قدوسیت، تقدس، پرهیز کاری، لقب پاپ، حضرت سایر معانی: پارسایی، سپنتایی، (h بزرگ - با : his یا your) عنوان پاپ اعظم: حضرت، بلندجاه
اخلاق، سیرت، روحیه، اخلاقیات سایر معانی: جنبه ی اخلاقی، اصول اخلاقی، کردار نیک، نیک کرداری، پایبندی اخلاقی، اخلاق مندی، درستی، هر نظام اخلاقی بخصوص، درس اخلاق، عبرت، اخلاق آموزی، عفت، نجابت ...
تقدس، پاکدامنی، قدوسیت