ضرب المثل، کوتوله، دیو، جنی زیر زمینی، گور زاد سایر معانی: (افسانه - کوتوله ای که محافظ گنج و جواهرات است و زیر زمین زیست می کند) گورزاد، عفریتک، پند و امثال، (درجمع) کلمات قصار، گفته ی پرمغ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لقب، کنیه سایر معانی: (در روم کهن) عنوانی که پس از نام خانوادگی می آمد (و معمولا یادآور کار برجسته یا خصلتی بود)، عنوان
اسم، نام، اسم عام، لقب، کنیه سایر معانی: وابسته به نامیدن یا نام گذاری، نامی، اسمی، (قدیمی) وابسته به اسم خاص، عنوان
ضرب المثل، گفته اخلاقی سایر معانی: پند و امثال، گفته، آدم یا چیز زبان زد خاص و عام، هدف تمسخر یا تحقیر، عبرت، اشاره یانگاه مختصر
تخصیص، اسم، تعیین، نقش سایر معانی: گزینش، انتخاب، انتصاب، عنوان، نام، لقب، کنیه، نامگذاری [عمران و معماری] تسمیه - مقصد [ریاضیات] معرفی، سمت، نقش
(مردم باورهای ایرلند) لپرکان (جن کوچکی به شکل پیرمرد ریش دراز که جای طلای نهفته را به هرکسی که بتواند او را بگیرد نشان می دهد)، افسانه ایرلندی جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنج های نهفته ...
پری، ادم بازیگوش و خطرناک، پریزادی که در ماهتاب میرقصد سایر معانی: pixy پری، مج، بچه شیطان
قد کوتاه، ادم کوتاه قد، پیگمی، کوتاه سایر معانی: (افسانه و تاریخ های کهن) هریک از نژادهای کوته قامت افریقا یا آسیا، افریقایی متعلق به نژاد negrillo، آسیایی متعلق به نژاد negrito، (p کوچک - آ ...