designation
/ˌdezɪgˈneɪʃn̩/

معنی

تخصیص، اسم، تعیین، نقش
سایر معانی: گزینش، انتخاب، انتصاب، عنوان، نام، لقب، کنیه، نامگذاری
[عمران و معماری] تسمیه - مقصد
[ریاضیات] معرفی، سمت، نقش

دیکشنری

تعیین
اسم
determination, designation, definition, specification, nomination, fixationتعیین
allotment, appropriation, attribution, designation, dedication, consecrationتخصیص
role, figure, pattern, inscription, designation, impressنقش
name, noun, title, appellation, appellative, designationاسم

ترجمه آنلاین

تعیین

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.