محارب، جنگ طلب، اهل نزاع و کشمکش، محارب، ستیزه جو، ستیز گر، فتنه جو سایر معانی: در حال جنگ، رزمنده، متخاصم، غیور، مبارز (به ویژه برای پیشبرد هدف سیاسی یا مذهبی یا اجتماعی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تفریح و سرگرمی به قیمت رنج دیگران (مثل نمایش های جنگ تن به تن در روم باستان)