ظهرنویسی کردن، صحه گذاردن، امضا کردن، پشت نویس کردن، در پشت سند نوشتن سایر معانی: (چک بانکی و غیره) پشت نویسی کردن، (پشت چک را) امضا کردن، (نامزد انتخابات و غیره را) تایید کردن، پشتیبانی (خو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستودن، بلند کردن، ارتقاء دادن، اغراق گفتن سایر معانی: extoll بلندکردن