پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو سایر معانی: ظرف دارو (سبو یا ظرفی که از چینی یا سفال لعاب دار است و در داروخانه ها در آن دارو نگه می دارند)، گالیپات، طب پیاله کوچک مخصوص مرهم و دارو ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
داروساز، عطار، داروگر، هیاهو، داروفروش، حالت داروخانه سایر معانی: داروفروش، داروساز، داروگر