apothecary
/əˈpɑːθəˌkeri/

معنی

داروساز، عطار، داروگر، هیاهو، داروفروش، حالت داروخانه
سایر معانی: داروفروش، داروساز، داروگر

دیکشنری

آپاتچی
اسم
pharmacist, apothecary, chemistداروساز
apothecary, druggist, grocer, perfumerعطار
druggist, apothecary, pharmacistداروگر
commotion, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, apothecaryهیاهو
pharmacist, apothecary, chemicداروفروش
apothecary, potherحالت داروخانه

ترجمه آنلاین

داروخانه

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.