apothecary
معنی
داروساز، عطار، داروگر، هیاهو، داروفروش، حالت داروخانه
سایر معانی: داروفروش، داروساز، داروگر
سایر معانی: داروفروش، داروساز، داروگر
دیکشنری
آپاتچی
اسم
pharmacist, apothecary, chemistداروساز
apothecary, druggist, grocer, perfumerعطار
druggist, apothecary, pharmacistداروگر
commotion, fanfare, explosion, ruckus, hubbub, apothecaryهیاهو
pharmacist, apothecary, chemicداروفروش
apothecary, potherحالت داروخانه
ترجمه آنلاین
داروخانه