کافت گالاپاگوس [زمینشناسی] شکاف بین صفحات پوستۀ زمین از جزایر گالاپاگوس به سمت امریکای جنوبی که ازنظر زمینشناختی و اجتماعهای زیستیِ مجرایِ گرمابی بسیار حائز اهمیت است ...
واژههای مصوب فرهنگستان
گالاتا (محله ی تجاری شهر استانبول)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غلاطیه (نام کشوری در آسیای صغیر عهد باستان)
(گیاه شناسی) حشیشه الحلیب، سود اوتی، علف شیر (galax aphylla)، حشیشه الحلیب
[زمین شناسی] کهکشانه هر یک از منظومه های عظیم ستارگان، که کهکشان ما نیز از جمله آنهاست و واحد تشکیل دهنده جهان می باشد .
کهکشان [نجوم] مجموعۀ عظیمی از هزارانهزار ستاره و غبار و گاز که به دور مرکز مشترکی میچرخند
کهکشان، جاده شیری سایر معانی: راه شیری، ستاره انبوه، مجمع مشاهیر، گردهمایی افراد معروف و برجسته، انبوهی از چیزهای درخشان [زمین شناسی] کهکشان [ریاضیات] کهکشان
(گیاه شناسی) قاسنی، باریجه، چلبنا (نوعی صمغ زرد که از گیاهان جنس ferula و خانواده ی چتریان گرفته می شود و مصرف دارویی دارد)، نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی د ...
[آب و خاک] هشدار تندباد
خود، کلاه خود، خودچه، صداع عام سایر معانی: (زیست شناسی) عضو کلاهخود مانند، طب سردرد [زمین شناسی] گاله آ. لبه خارجی آرواره پایین با اتصال ماهیچه ای به تنه آرواره.
مره شا دار
پیروی از روش پزشکی جالینوسی، جالینوس گرایی