سرخود، سخاوتمندانه، بطور ازاد یا رایگان سایر معانی: بطور ازاد یا رایگان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پتانسیل خوردگی آزاد [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← پتانسیل خوردگی
واژههای مصوب فرهنگستان
خوش سایر معانی: خوشبختانه، باخوشی، مسعودانه
عمدا سایر معانی: عمدی، تعمدا، دانسته، آگاهانه، قصدا، ازروی تعمد، یک کاره
بی درنگ، بلافاصله، فورا، به آسانی، با میل، به دلخواه، از روی میل، زود، بسهولت [ریاضیات] به آسانی، به سهولت، به دلخواه، زود
← پتانسیل خوردگی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]