وابسته به توهم زایی، توهم زا، روان گردان، وابسته به داروهای توهم زا، روان گردان وابسته به داروهای توهم زا داروی توهم زا، داروی روان گردان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به سبک پر تصنع حرف زدن یا نگاشتن، شعر حماسی سرودن
بی مانند، بی نظیر، جدید، بی سابقه سایر معانی: تازه