شهر فورت ورث (در ایالت تگزاس ـ امریکا)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هنر، لبه تیز شمشیر، جنبه قوی، موسیقی بلند، بلند سایر معانی: (ویژگی یا چیزی که شخص در آن مهارت دارد) نقطه ی قوت، چیرگی، هنرمندی، (محکم ترین و کاری ترین بخش شمشیر میان قبضه و وسط تیغه) لبه ی ت ...
[شیمی] شناورسازی در کف
درفش، اماده ارائه دادن، نزدیک، اینده سایر معانی: در دست تهیه، زیر چاپ، آماده ی ارائه، زودآیند، قریب الوقوع، آماده (ی مصرف)، در دسترس، موجود، بی شیله پیله، رک و راست، صدیق، صمیمی و راستگو، در ...
سرراست، مستقیما، فورا، بیدرنگ
مستحکم کننده
[نساجی] لیف مصنوعی فورتینز ( الیاف استات سلولز قابل ارتجاع )
سخت [زبانشناسی] ویژگی همخوانی که در تولید آن نیروی ماهیچهای بیش از معمول به کار رفته باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] لیف مصنوعی فورتیزان ( سلولز رشته ای { استات قابل ارتجاع و صابونی شده })
سختشدگی [زبانشناسی] فرایند قوی شدن یک آوا
دوهفتگی سایر معانی: دو هفته یک بار، هر چهارده روز یک بار
کِشَند دوهفتگی [ژئوفیزیک] کِشَندی که در هر نیمدورۀ حرکت ماه رخ میدهد